kurdland
روستاى سولاکان دردامنه كوه 2835متري عبدالرزاق باآب وهوايي كوهستاني وطبيعتي زيبا ومردماني ازتبارفرهنگ وادب واكثراتحصيل كرده باحدود120نفردارندگان تحصيلات عالي وحدود13وبلاگ نويس ويك وبسايت رسمي يكي ازنادرترين روستاهاي ادبي وفرهنگي ايران وكردستان ميباشدوحدودات روستاازگنجيه زيويه تانزديكيهاي غاركرفتوكه هردوضلع اين روستاوغارهاي زيرزمينان درامتداداين اضلاع وآثارباقيمانده ازقلعه هاي باستاني ازوجودتمدني عظيم حکايت دارد



           
28 دی 1391برچسب:, :: 3:20
raza rashid"رضاسيدرشيد"

سلام!

حال همه‌ی ما خوب است
ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،
که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود
طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و
نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!
تا یادم نرفته است بنویسم
حوالیِ خوابهای ما سالِ پربارانی بود
می‌دانم همیشه حیاط آنجا پر از هوای تازه‌ی باز نیامدن است
اما تو لااقل، حتی هر وهله، گاهی، هر از گاهی
ببین انعکاس تبسم رویا
شبیه شمایل شقایق نیست!
راستی خبرت بدهم
خواب دیده‌ام خانه‌ئی خریده‌ام
بی‌پرده، بی‌پنجره، بی‌در، بی‌دیوار ... هی بخند!
بی‌پرده بگویمت
چیزی نمانده است، من چهل ساله خواهم شد
فردا را به فال نیک خواهم گرفت
دارد همین لحظه
یک فوج کبوتر سپید
از فرازِ کوچه‌ی ما می‌گذرد
باد بوی نامهای کسان من می‌دهد
یادت می‌آید رفته بودی
خبر از آرامش آسمان بیاوری!؟
نه ری‌را جان
نامه‌ام باید کوتاه باشد
ساده باشد
بی حرفی از ابهام و آینه،
از نو برایت می‌نویسم

حال همه‌ی ما خوب است
اما تو باور نکن!

 مجموعه نامه ها، سید علی صالحی



           
28 دی 1391برچسب:, :: 3:20
raza rashid"رضاسيدرشيد"

عاشق این شعرم:

پیکرتراش پیرم و با تیشه خیال
یک شب تو را ز مرمر شعر آفریده ام
تا در نگین چشم تو نقش هوس نهم
ناز هزار چشم سیه را خریده ام
بر قامتت که وسوسه شستشو در اوست
پاشیده ام شراب کف آلود ماه را
تا از گزند چشم بدت ایمنی دهم
دزدیده ام ز چشم حسودان، نگاه را
تا پیچ و تاب قد تو را دلنشین کنم
دست از سر نیاز به هر سو گشوده ام
از هر زنی، تراش تنی وام کرده ام
از هر قدی، کرشمه رقصی ربوده ام
اما تو چون بتی که به بت ساز ننگرد
در پیش پای خویش به خاکم فکنده ای
مست از می غروری و دور از غم منی
گویی دل از کسی که تو را ساخت، کنده ای

هشدار زانکه در پس این پرده نیاز
آن بت تراش بلهوس چشم بسته ام
یک شب که خشم عشق تو دیوانه ام کند
بینند سایه ها که ترا هم شکسته ام !

نادر نادرپور



           
28 دی 1391برچسب:, :: 3:20
raza rashid"رضاسيدرشيد"

با عرض سلام خدمت شما دوستان ایمانی و گرامی ؛احادیثی از ائمه معصومین (ع) نقل می‌کنیم در باب فواید ذکر و دعایی که خواندن آن درد را شفا می‌دهد.

 پیامبر خدا(ص) فرمودند: "جمله «لا حول و لا قوة الا باللّه‏» 99 درد را شفا می‏‌دهد که ساده‏‌ترین آن‌ها اندوه است1".

از مولای متقیان امام علی(ع) نقل شده که فرمودند: "بیمار شدم و پیامبر خدا به عیادتم آمد و فرمود: «بگو: خداوندا! از تو می‏‌خواهم عافیتی را که می‏‌دهی، پیش اندازی، بر امتحان خویش، بردباری‏‌ام بخشی، و مرا به سوی رحمت خویش ببری». من، این دعا را خواندم و پس از آن دعا، از بستر بیماری برخاستم، گویا که از بندی رَسته باشم2".

همچنین امام علی(ع) فرمودند: "پیامبر خدا، بر مردی از انصار که بیمار شده بود، وارد شد تا او را عیادت کند. او گفت: ای پیامبر خدا! برای من به درگاه خداوند، دعا کن.

پیامبر صلی‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم فرمود: «بگو: "از خداوند بزرگ، پروردگار عرش بزرگ، مسئلت می‏‌کنم و از خداوند بزرگ سلامتی می‏‌خواهم» مرد، این دعا را سه بار خواند و در پیِ آن، از بستر بیماری برخاست، چنان که از بند، رَسته باشد3".

امام صادق علیه‏‌السلام به هنگام بیماری این دعا را می‌خواندند: "خداوندا! تو خود، کسانی را سرزنش کردی و فرمودی: «بگو کسانی را که به جای خداوند به خدایی می‏‌پنداشته‏‌اید، فرا خوانید تا ببینید که نه نمی‏‌توانند سختی‏‌ای از شما بگشایند، و نه شما را به حالتی دیگر درآورند». پس ای آن که هیچ کس جز او نتواند سختی‏‌ای از من بگشاید و مرا به حالتی دیگر ببرد! بر محمّد و خاندانش درود فرست، و سختی را از من بگشای و آن را به سوی کسانی ببر که در کنار تو - که خدایی جز تو نیست - خدایی دیگر را می‏‌خوانند4".

منابع:

1- قرب‌الإسناد: 76 / 244 منتخب میزان‌الحکمة: 148

2- مسند زید، صفحه 181، الکافی، جلد 2 ، صفحه 567 ، حدیث 16، بحارالأنوار، جلد 95 ، صفحه 19 ، حدیث 19 ؛ المستدرک علی الصحیحین، جلد 1 ، صفحه 704 ، حدیث 1917، حدیث 3698 دانش نامه احادیث پزشکی: 1 / 174

3- مسند زید، صفحه 181 عن زید بن علیّ عن أبیه عن جدّه علیهم‏السلام، دانش نامه احادیث پزشکی: 1 / 176

4- الإسراء: 56. الکافی، جلد 2 ، صفحه 564 ، حدیث 1 ، عدّة الداعی، صفحه 256 ، الدعوات، صفحه 190 ، حدیث 528 ، بحارالأنوار، جلد 95 ، صفحه 18 ، حدیث 18 دانش نامه احادیث پزشکی: 1 / 178



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

دروغ در اسلام یکی از گناهان کبیره و کلید بسیاری از دیگر گناهان می‌باشد و به شدت از آن نهی شده و نجات را در صدق و هلاکت را در دروغ دانسته است.

پیامبر خدا(ص) فرمودند: "هرگاه بنده دروغ بگوید، از بوی گندی که پدید آورده‏ است، فرشته به مسافت یک میل از او فاصله گیرد1".

پیامبراکرم(ص) درباره این‌که دروغ گفتن چه جایگاهی دارد؟ اینگونه می‌فرمایند: "بدترین ربا، دروغ است2".

ایشان در حدیثی دیگر فرمودند: "دروغ، دری از درهای نفاق است3".

امام علی علیه‏‌السلام نیز می‌فرمایند: "بدترین سخن، دروغ است4".

آن حضرت در جایی دیگر فرمودند: "هیچ بدیی بدتر از دروغ نیست5".

امام باقر علیه‏‌السلام: "براستی که دروغ ویران کننده ایمان است6".

امام عسکری(ع): "(همه) پلیدی‌ها در یک ‏خانه نهاده شده و کلید آن، دروغ قرار داده شده‏ است7".

منبع:

1- شرح نهج البلاغه لابن أبی الحدید: 6 / 357 منتخب میزان‌الحکمه: 484

2- بحارالأنوار: 72 / 263 / 47 منتخب میزان‌الحکمه: 484

3- کنزالعمّال: 8212 منتخب میزان‌الحکمه: 484

4- نهج‌البلاغه: الخطبة 84 منتخب میزان الحکمه: 484

5- بحارالأنوار: 72 / 259 / 23 منتخب میزان‌الحکمه: 484

6- بحارالأنوار: 72 / 247 / 8 منتخب میزان‌الحکمه: 484

7- الدرّة الباهرة: 43 منتخب میزان‌الحکمه: 486



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

بدون شک واقعه غدیر خم، نقش سرنوشت سازی در تعیین مسیر آینده اسلام داشته است.

در این واقعه، پیامبر اسلام صلی‏ الله‏ علیه‏ و ‏آله مهم‏ترین مأموریت دوران پیامبریِ خود را به انجام رساند؛ مأموریتی که انجام آن، به منزله رساندن پیام رسالت حضرت بود، و کوتاهی در مورد آن، به از بین رفتن زحمات چندین ساله ایشان می‏انجامید؛ چنان که خداوند متعال درآیه 67 سوره مائده می‏فرماید: «هان ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت به تو نازل شده است، تبلیغ کن و اگر چنان نکنی، پیام و رسالت او را انجام نداده‏ای وخداوند تو را از مردم حفظ می‏فرماید».

خطبه ی غدیر یکی از معتبرترین و پر محتواترین منابع اصیل اسلامی است که مبانی اصیل اعتقادی را به صورت یک دوره ی فشرده مطرح می نماید؛ اصول خداشناسی و توحید، نبوت، امامت و حتی مباحث معاد و زندگی اخروی. در واقع این خطبه خود درسنامه ی کاملی از همه ی اعتقادات اسلامی است که به صورت مستدل و موثق از زبان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) برای همیشه ی تاریخ بیان گردیده است.

در این خطبه شریف به امام زمان عجل الله تعالی فرجه توجه خاصی شده است. و در سه فراز خطابه، پیامبر اکرم صلی الله علیه آله اشاره به وجود مبارک آن حضرت فرموده اند.

در فراز اول می فرمایند:

« مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‏ أَدْبارِها...

مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ ، الَّذِی یأْخُذُ بِحَقِّ اللَّهِ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا»

ملاحضه شود که پیامبر صلی الله علیه آله به صراحت جریان نور را علاوه بر خود در امیر المۆمنین و امامان علیهم السلام از نسل ایشان تا مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه جاری و ساری می دانند؛ و بر روی دو نکته تاکید می کنند:

اول این که امامت در خاندان امیر المومنین علی علیه السلام  جاری است، به طوری که این رشته الهی در آغاز به دست مبارک امیر المۆمنین علیه السلام و در نهایت به وجود مبارک مهدی فاطمه سلام الله علیهما سپرده شده است؛ و دوم آن حضرت حق خدا و حق تمامی اهل بیت علیهم السلام را از غاصبانشان خواهند گرفت ان شاءالله.

فراز دوم از گفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه آله به صورت مسقل به امام زمان عجل الله تعالی فرجه اختصاص دارد. حساسیت این قسمت از سخن را، از آنجا می توان دریافت که حضرتش هیجده بار مردم را با تکرار یک لفظ هشدار دهنده، "الا" به معنی "هان"! "آگاه باشید" به دقت در کلام خود فرا می خوانند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در آغاز این بخش، بار دیگر روند پیوسته نبوت و امامت را مطرح نموده و یاد آور می شوند که سررشته این نظم، در دست علی علیه السلام است و پایان بخش این روند، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه می باشند، بدین صورت که: (مقاله سیمای امام زمان در خطبه غدیر، سایت نشر اعتقادات)
امام زمان

«مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى،... أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى»

پس آن گاه بیست و یک ویژگی اساسی و مهم از مختصات عمده آن امام را ترسیم می نمایند،

پیامبر صلی الله علیه آله فرمودند:

آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست.

هان ! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.

هشدار ! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران.

هشدار ! اوست فتح کننده ی دژها و منهدم کننده ی آن ها !

هشدار ! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان.

هشدار ! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا.

هان ! همانا او یاور دین خداست.

هان ! او از دریایی ژرف پیمانه هایی افزون گیرد.

هشدار ! او به هر ارزشمندی به اندازه ی ارزش او و به هر نادان و بی ارزشی به اندازه ی نادانی اش نیکی کند.

هان ! او نیکو و برگزیده ی خداست.

هشدار ! اوست میراث دار دانش ها و احاطه دار بر ادراک ها.

هان ! او از پروردگارش خبر دهد و نشانه های او را برپا کند و استحکام بخشد .

هشدار ! اوست بالیده و استوار.

آگاه باشید ! هم اوست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است.

هان ! پیشینیان از قرن ها ظهور او را پیشگویی کرده اند.

هشدار ! اوست حجت پایدار و پس از او حجتی نخواهد بود. (این تعبیر به عنوان حجت، امامت و مسئولیت است و نظری به رجعت دیگر امامان ندارد. زیرا آنان حجت های پیشین اند که دوباره رجعت خواهند کرد.) راستی و درستی و روشنایی جز با او نیست.

هان ! کسی بر او پیروز نخواهد شد و ستیزنده او یاری نخواهد گشت.

هشدار ! او ولی خدا در زمین، داور او در میان مردم و امانت دار امور آشکار و نهان است.(خطبه غدیر)

آری

در نقطه غدیر توقفی باید ، که با حقیقت انسان سر و کار دارد . هزار و چهارصد سال است که شیعه زلال پر برکت غدیر را به پای درختان ولایت می افشاند ، و از آن بیابان خشک باغهای پر ثمر اعتقادی و گلهای زیبای محبت را پرورش می دهد .

آغاز پانزدهمین قرنی است که شیعه با حجتی قوی و برهانی قاطع که پیامبر-صلی الله علیه و آله و سلم- به دستش داده ، پرچم بلند « اشهد ان علیاً ولی الله » را بر افراشته و تا شنیدن صدای جانفزای انا المهدی از مرزهای اعتقادی خویش پاسداری می کند .( برگرفته از مقاله محبوبه مقدادی)

منابع:

ماهنامه گلبرگ

سایت غدیرخم

سایت نشر اعتقادات

کتاب خطبه غدیر علامه امینی

مقاله ولایت پذیری محبوبه مقدادی



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

آیت الله مهدوی کنی در مراسم عمامه گذاری دانشجویان امام صادق علیه السلام به بیان خاطره ای از عارف الهی مرحوم حاج شیخ رجبعلی خیاط پرداخت که علیرغم اهمیت در رسانه های خبری به شایستگی پرداخته نشد که با توجه ارزش محتوایی مطلب عین فرمایش رئیس محترم مجلس خبرگان برای اهل دقت به نقل از سامانه مجازی خبرآنلاین به صورت گزیده برداری منتشر می شود.



آیت الله مهدوی کنی :

پس از معمم شدن، برای سفارش لباس رفتیم سراغ مرحوم استاد شیخ رجبعلی خیاط و اولین لباس من را ایشان دوخت.

 ایشان به من گفت :  آقا می خواهی چه کاره بشوی؟

گفتم می خواهم طلبه شوم.

گفت می خواهی آدم بشوی یا طلبه؟

گفتم من آدم شدن را نمی فهمم یعنی چی؟ می خواهم طلبه شوم.

 گفت: اگر آدم بشوی بهتر است تا طلبه.آدم هم می تواند طلبه باشد و هم آدم.

گفتم چگونه می شود آدم شد؟

گفت: هر کاری که می کنی برای خدا بکن. اگر چلوکباب هم می خوری برای خداوند بخور.

گفتم چلوکباب را که نمی شود برای خدا خورد!

گفت: چرا می شود، اگر برای شکم بارگی غذا خوردی، این هوا هوس است اما اگر برای این هدف غذا بخوری که قدرتی بگیری تا خدمت و عبادت کنی، این می شود برای خدا.

به من گفت تا آخر عمرت یادت باشد که هر کاری می کنی برای خدا بکن.

شاید نفس آن مرد که خیاطی اهل دل بود و برخی از علما به ایشان ارادت داشتند، در دل ما اثر کرده باشد و برخی کارهای ما برای خدا باشد.



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

چه زیبا گفت عبدالله ، در روز واقعه

"همه حجت مسلماني من، حسين بن علي است".

و هنوزم که هنوز است حسین بن علی تشنه ی یار است و زنی محو تماشاست ز بالای بلندی، الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که “الشمرُ…” خدایا چه بگویم که “شکستند سبو را و بریدند”…

دلت تاب ندارد به خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی؛ قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی. تو کجایی … تو کجایی…  /شاعر:سید حمیدرضا برقعی




           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

امروز به شبهه بسیار خنده داری برخورد کردم که به اصطلاح علمی شبهه‌پراکنان و معاندان گح اندیش اهل بیت دروست شده است .

لذا بر خود دانستم به حق مسلمانیم که تمام حجتش با حسین ابن علیست به صورت بسیار ساده جواب ایشان را بدهم .

و اما بعد...مدد از حضرت ارباب...

معاندان اهل بیت گویند:

در کربلا رود فرات بوده است , چگونه می شود سرزمینی در کنار یک رود صحرا و بیابان و بی آب و علف باشد؟ در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید.!! واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است!!!
------------------------------------------------
جواب این شبهه:

چنین نیست که در هیچ کجای کره‌ی زمین، برای رودخانه‌ها حاشیه‌ی بیابانی وجود نداشته باشد. هنوز که هنوز است، حواشی بسیار طولانی‌ای در امتداد فرات (چنان چه در عکس فضایی از مسیر فرات مشهود است) و بسیاری از رودخانه‌های دیگر، بیابان است. وانگهی چه کسی گفته که جلگه‌های حاشیه‌ی هر رودخانه‌ای حتماً مانند جلگه‌های گیلان و مازندران سر سبز است؟ گاه (چنان چه در همین عکس این پست نیز مشخص است)، جلگه‌ای کوچک به وجود می‌آید و گاه ممکن است که طول جلگه نیز در مسیر رودخانه زیاد باشد، اما عرض آن، ده، بیست یا سی‌متر بیشتر نباشد و مابقی سرزمین خشکی باشد.

آن چه بیان شد، در رد ادعاهای به اصطلاح علمی شبهه‌پراکنان بود.

اما راجع به «کل منطقه‌ی کربلا»، کسی نگفته که بیابان بی‌آب و علف و لم یزرع (مانند کویر لوت) بوده است. بلکه آنجا نیز نه تنها حاشیه‌ی جلگه‌ای داشت، بلکه نخلستان هم داشت. چنان چه در تاریخ می‌خوانید که ضاربین دستان مبارک حضرت عباس (ع) در پشت نخل کمین کرده بودند.
اما بدیهی است که جنگ در ناحیه‌ی جلگه‌ای و داخل نخلستان‌ها واقع نشد، بلکه در زمینی باز که فاصله‌ی طولی کوتاهی با رودخانه داشت صورت پذیرفت و طبیعی هم این است که جنگ تن به تن در زمین باز صورت پذیرد. البته گاهی هم جنگ‌های تن به تن به داخل نخلستان‌های حاشیه کشیده می‌شد.

پس، این که کربلا در حاشیه‌ی فرات بوده و حواشی رودخانه‌ها همیشه جلگه‌ای است ... و دیگر بهانه‌ها، دلیل نمی‌شود که اولاً حاشیه‌ی فرات مانند حواشی سرسبز و خنک «می‌سی‌سی‌پی» باشد و ثانیاً هیچ منطقه‌ی خالی و غیر سر سبزی برای جنگ نداشته باشد. لذا در آن منطقه نیز درختان نخل وجود داشت، اما جنگ در منطقه‌ای نه به وسعت زیاد، اما خشک و کمی دور از رودخانه در گرفت.



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"
تاریخ شیعه سرشار از افتخارات بسیار و تحولات چشمگیر است . تحولاتی که به دست عالمان متعهد و فرزانگان اندیشمند پدید آمده است .

در این میان به سده چهارم هجری بر می خوریم که فتح الفتوح تاریخ شیعی است ؛ روزگاری که مردی بزرگ و اندیشمندی سترگ دائرة المعارفی جامع از معارف اسلامی تدوین کرد و قریب 50 سال پرچمدار عرصه های علمی ، فکری و فرهنگی مسلمین گردید و سرانجام بدانجا رسید که دوست و دشمن زبان به تمجید او گشودند و قلم به تعریف او برگرفتند و او را مفید لقب دادند.

بینش افروزی و دانش آفرینی وی بهمراه آگاهی از اوضاع دشمنان و اطلاع از جهان اطراف دست به دست هم داد و او را سلسله جنبان نهضت فکری و رنسانس علمی در قرن چهارم کرد و بدانجا رسید که صحیفه های سبز مهدوی عجل الله تعالی فرجه الشریف به افتخار او صادر شد و حضرت ولی عصر علیه السلام وی را برادری گرامی و استوار خواند.

در میان دانشمندان اسلامی، بزرگانی یافت می شوند که در پیشرفت احکام الهی در جوامع تاثیر بسیار داشته، آثاری جاویدان از خود به جای گذاشته اند؛ شیخ مفید، در شمار چنین دانشمندانی جای دارد.

و او کسی نیست جز «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام و کنیه اش ابو عبدالله معروف به «شیخ مفید»(ره)» و در یازدهم ذی قعده (سالروز میلاد حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضاعلیه السلام)درسال ۳۳۶ ه .ق. دیده به جهان گشود

«امروز روز بزرگداشت آن عزیز می باشد و بر آن شدیم تا به رسم عشق سه نامه ای که حضرت آقا صاحب الزمان روحی فداء به شیخ مفید نوشته اند را تقدیم شما عزیزان ارزانی کنیم .»


نامه اول:

برادر با ایمان و دوست رشید ما
نامه‌ای به برادر با ایمان و دوست رشید ما، ابوعبدالله محمد بن نعمان - شیخ مفید - که خداوند عزت وی را مستدام بدارد. سلام خداوند بر تو ای کسی که در دوستی ما به زیور اخلاص آراسته‌ای و در اعتقاد و ایمان به ما دارای امتیاز مخصوص هستی.

ما در مورد نعمت وجود تو خداوند یکتا را سپاسگزاریم، و از پیشگاه مقدس خداوندی استدعا می‌کنیم که بر سید و مولای حضرت محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله) و خاندان او درود و صلوات پیاپی و بی‌نهایت خویش را نازل فرماید.
از آنجا که در راه یاری حق و بیان سخنان و نصایح ما صادقانه کوشیدی، خداوند این افتخار را به شما ارزانی داشته و به ما اجازه فرموده است که با شما مکاتبه کنیم.
شما مکلف هستید که اوامر و دستورات ما را به دوستان ما برسانی، خداوند عزت و توفیق اطاعتش را به آنان مرحمت فرماید و مهمات آنان را کفایت کرده، در پناه لطف خویش محفوظشان دارد.
با یاری خداوند متعال در مقابل دشمنان ما که از دین خداوند روی برگردانده‌اند بر اساس تذکرات، استقامت کن و با خواست الهی دستورات ما را به آنان که از تو می‌پذیرند و گفتار ما موجب آرامش آنها می‌باشد، ابلاغ کن. با این که بر اساس فرمان خداوند بزرگ و صلاح واقعی آنها ما و شیعیان‌مان تا زمانی که حکومت در اختیار ستمگران است در نقطه‌ای دور و پنهان از دیده‌ها بسر می‌بریم، ولی از تمام حوادث و ماجراهایی که بر شما می‌گذرد کاملاً مطلع هستیم و هیچ چیزی از اخبار شما بر ما پوشیده نیست. از خطاها و گناهانی که بندگان صالح خداوند از آنها دوری می‌کردند ولی اکثر شما مرتکب شدید باخبریم.
از عهدشکنی‎ها و پشت‌ سر گذاشتن عهد و پیمان‎ها با اطلاعیم(که همین عوامل موجب بدبختی و دوری شما از حریم ولایت شده است).
گویی اینها از لغزش‎های خود خبر ندارند، با همه گناهان، ما هرگز امور شما را مهمل نگذاشته، شما را فراموش نمی‌کنیم و اگر عنایات و توجهات ما نبود، مصائب و حوادث زندگی شما را در بر می‌گرفت و دشمنان شما را از بین می‌بردند.
پس، از خداوند بترسید و تقوا پیشه کنید و به خاندان رسالت مدد رسانید.
در برابر فتنه‌هایی که پیش می‌آید و البته عده‌ای در این آزمایش و برخورد با فتنه‌ها هلاک می‌شوند، مقاومت کنید و البته همه اینها از نشانه‌های حرکت و قیام ما هست. اوامر و نواهی ما را متروک نگذارید و بدانید که علی‌رغم کراهت و ناخشنودی کفار و مشرکان، خداوند نور خود را تمام خواهد کرد.
تقیه را از دست ندهید... من ولی خدا هستم، سعادت پویندگان راه حق را تضمین می‌کنم.
... پس سعی کنید اعمال شما طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید.
امر قیام ما با اجازه خداوند به طور ناگهانی انجام خواهد شد و دیگر در آن هنگام توبه فایده‌ای ندارد و سودی نبخشد.
عدم التزام به دستورات ما، موجب می‌شود که بدون توبه از دنیا بروند و دیگر ندامت و پشیمانی نفعی نخواهد داشت.
ای شیخ مفید! خداوند شما را با الهامات غیبی خود ارشاد و توفیقات خویش را در سایه رحمت بی‌پایانش نصیب ما فرماید.(1)

برای خواندن دو نامه دیگر به ادامه مطلب رجوع شود



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"
حجت الاسلام والمسلمين  یونس استادسرایی معروف به ميرزا کوچک فرزند ميرزا بزرگ، در سال 1259 شمسي در رشت به دنيا آمد.

سال‌هاي نخست عمر را به آموختن مقدمات علوم ديني سپري کرد و در سال 1286، در گيلان به صفوف آزادي‌خواهان پيوست و براي سرکوب محمدعلي شاه روزانه تهران شد.

همزمان با اوج‌گيري نهضت مشروطه، شماري از آزادي‌خواهان رشت، کانوني به نام مجلس اتحاد تشکيل دادند که ميرزا کوچک خان هم که در آن دوران يک طلبه بود، به آنها پيوست.

درسال 1294 به جاي مجلس اتحاد، هيأت‌ اتحاد اسلام، از يک گروه هفده نفري در رشت تشکيل گرديد که بيشتر اعضاي آن روحاني بودند و ميرزا کوچک خان عضو مؤثر آن بود.

به زودي ميرزا، رهبري اين گروه را بر عهده گرفت و پس از اشغال ايران توسط ارتش روسيه تزاري، به مبارزه با اين ارتش پرداختند و روستاي کسما در ناحيه فومن را مرکز کار خود قرار دادند.

اين هيأت بتدريج گسترش يافته و بخش وسيعي از شمال کشور زير نفوذ آن درآمد و به نهضت جنگل و حزب جنگل مشهور شد. نهضت جنگل فعاليت‌هاي نظامي مختلفي را بر ضد نيروهاي روسي و انگليسي در شمال ايران انجام داد.

اما بتدريج دچار اختلافات داخلي گرديد و برخي از سران آن تسليم و يا اعدام شدند.

پس از تسليم خالو قربان، نيروهاي دولتي وارد رشت شدند و چون مذاکرات صلح با جنگلي‌ها به نتيجه نرسيد، به تعقيب نيروهاي جنگل پرداختند.

برخي از نيروها متفرق و برخي تسليم و تعدادي نيز کشته شدند.


در چنين وضع سختي ميرزا کوچک خان در سرماي شديد زمستان از همسرش خداحافظي کرده و به اعماق جنگل‌ها رفت تا در فرصتي مناسبت بتواند نيروهاي پراکنده را سازماندهي کند؛ اما در اثر سرماي شديددر كوه‌های تالش گرفتار سرمازدگی شد و زمان 11 آذر 1300 را خوب به یاد دارد که «حجت الاسلام والمسلمين میرزا کوچک خان»به دست یكی از عوامل سالار شجاع كشته و سرش بریده شد.
نکات دانستنی:

مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمایی متبسم بود واز نظر اجتماعی مردی با ادب، فروتن، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، صریح اللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود.


میرزا کوچک خان اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری می‌کرد.


به یادش ...صلوات



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"
هر وقت این شعر زیبا رو میخونم دلم آروم میشه «نون و قلم نبی‌ست و مایسطرون حسین،طاق فلک علیست به عالم ستون حسین،دراین قیام نقطه پرگارزینب است»

شاعر این شعر زیبا حاج محمود کریمی می‌باشد که در ذیل چند بیت گلچین را قرار میدم و میتوانید در ادامه مطلب متن کامل آن را مشاهده کنید.


می‌توانید این نوا را با لینک مستقیم از اینجا دانلود کنید.


نون و قلم نبی است و مایسطرون حسین
طاق فلک علی است به عالم ستون حسین
خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین
هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین
با یک قیامت است هم الغالبون حسین
در این قیام نقطه پرگار زینب است


سردار سرسپرده جولان عشق کیست؟
تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟
عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟
روح دمیده در تن بی‌جان عشق کیست؟
علامه مفسر قرآن عشق کیست؟
تفسیر آیه‌ها همه اسرار زینب است

 
ذرات و کائنات همه مرده یا خموش
در احتجاج بود زنی یک علم به دوش
قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش
آتشفشان قهر خداوند در خروش
هوهوی ذوالفقار علی می‌رسد به گوش
این رعد و برق نیست که انگار زینب است




           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"

دوست عزیزم اقا وجید یامین پور مجری بسیار خوب تلویزیون در شبکه اجتماعی گوگل به نقل از همسرشهید اندرزگو خاطره ای نقل کرده است که البته بنا به گفته وی قبل از گفتن آن مجبور به خاموش کردن دوربین وضبط شده است، در این خاطره از حرام بودن آتش بربدن شهید اندرزگو و ظهور امام زمان در دوره ای که رییس جمهوری به نام سیدعلی که دوسال بعد از انقلاب ظهور می کند اتفاق می افتد، وی نوشته است:

در حال ساخت یک سری مستند سیاسی هستیم. تا به حال 16 قسمت تولید شده؛ دیروز رفتیم خانه ی شهید  سیدعلی اندرزگو برای مصاحبه با همسرش. اندرزگو از آن شخصیتهای پیچیده ای بوده که خیلی ها جذبش شده اند. مصاحبه ی عجیبی شد. وسط مصاحبه چند بار گریه کردیم. همسر شهید خودش یک شهید زنده است. فکر کنید که تا چند ماه بعد از شهادت همسرش در زندان اوین تحت شکنجه ی ساواک بوده، آنهم در 25 سالگی!

مصاحبه که تمام شد به تیم تصویربرداری اشاره کردم که دوربین ها را خاموش نکنند، من وارد گفتگوی غیر رسمی شدم تا نگفته ها را بشنوم و چیزهایی شنیدم که برایم خیلی عجیب بود. یکی از خاطرات همسر شهید که خیلی عجیب بود ازاین قرار است؛ همسر شهید:

چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.»

بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آنروز نیستم.
بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت... همسر شهید گفت: دست از سیدعلی نکشید.
پ ن 1: این گفتگو را با 3 دوربین تصویربرداری کردیم. نمی دانم کی زمینه ی انتشارش فراهم می شود.



           
13 دی 1391برچسب:, :: 2:50
raza rashid"رضاسيدرشيد"
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟ ! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ، می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش . می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ، زیر باران مدیحه ، رو به خورشید ترانه ، رو به سوی شادکامی . می دویدم ، می دویدم ، هر چه دیدم غمفزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ، بانگ شادی پس کجا بود؟ این که می بارد به دنیا ، نیست باران ، نیست باران ، گریه ی پروردگار است، اشک می ریزد برایم . می پریدم از سر غم ، می دویدم مثل مجنون ، با دو پایی مانده بر ره از کنار برکه ی خون . باز باران ، بی کبوتر ، بوف شومی سایه گستر ، باز جادو ، باز وحشت ، بی ترانه ، بی حقیقت ، کو ترانه؟ ! کو حقیقت؟ ! هر چه دیدم زیر باران ، از عبث پر بود و از غم ، لیک فهمیدم که شادی مرده او دیگر به دلها ، مرده در این سوگواری

           
دو شنبه 11 دی 1391برچسب:"رضاسيدرشيد", :: 7:45
raza rashid"رضاسيدرشيد"
 

 

میرزام قه‌ڵای خاو ، میرزام قه‌ڵای خاو

ئه‌‌مڕۆ چووم به سه‌یر بورجی قه‌ڵای خاو

دڵ زه‌ده‌ی هیجران ، ده‌روون پڕ زووخاو

که‌ردم خه‌یاڵات دنیای ناته‌واو   

من پرسیم له سه‌نگ بورج زه‌مانه‌

بێ زه‌وق و زینه‌ت ، ته‌نیا و وێرانه‌ 

تۆ به عیشقی پاک گه‌ردوون پڕ زات

کێ رێژای ته‌رحت؟ کێ نیای بنیات؟

کوانێ به‌گله‌ران خاوه‌ن سپاوسان؟

کێ وه‌ستای هاورد تۆی وه‌هاسازان؟

کام وه‌ستای نادر له‌سه‌ر وه‌خت بوو؟

چه‌ن خان و به‌گله‌ر له‌سه‌ر ته‌خت بوو؟

کوا رفێق راست دیده‌ قه‌ترانان؟

کوا سان مه‌جلیس پیر و جوانان؟  

کوا خان و شاهان که‌وڵ سه‌مووری

کوا قاوه و قلیان ، چینی و فه‌غفووری؟ 

کوا دار کوا دیوار فه‌رمووده‌ی خانان

کوانێ گه‌وره‌کان ، کوا حوکم‌رانان؟  

کوانێ ده‌روێشان به ئه‌ڵلا‌ ئه‌ڵلا

کوانێ سه‌ییدان، کوا شێخ کوا مه‌لا؟ 

کوا تفه‌نگداران له بورج قولله

کوا ده‌نگی بارووت شریخه‌ی گولله؟

کوا خواجه‌ و خوڵام که‌مه‌رزه‌ڕینان

کوانێ مه‌ی‌گێڕان ، کوا ماهجه‌مینان؟ 

کوا هۆهۆی مه‌یدان چابک سواران

کوانێ شادی وزه‌وق له‌پای چناران؟

کوا شانشینت قه‌دیم زه‌مانه‌

کوانێ ساحیب ته‌خت ، قه‌ڵای وێرانه؟

- قه‌ڵا دای جواو: قولله‌ی جارووساز

جێگای تۆپخانه وا که‌وتووم بێ ناز! 

بۆچی ئه‌پرسی ئه‌بله‌ی دێوانه

رازی ده‌روونی قه‌ڵای وێرانه؟ 

وتی: ئه‌ی هه‌تیو لێوه‌ی هه‌رزه‌کاڵ

بێ عه‌قڵ و بێ فام ده روون پڕ زووخاڵ

فه‌قێ تۆ له خۆف خوا ناترسی

هه‌واڵی ده‌وران دنیا ئه‌پرسی

ده‌ورانی دنیا بۆ که‌س نه‌ماوه

بنچینه‌ی شاهان له بێخ که‌نیاوه   

جا با پێت بڵێم هه‌ر چییت هه‌ن نیاز

گوێ بگره بۆ باس قه‌ڵاچه‌ی بێ ناز:

- راسته‌ من قه‌دیم جێگای جانان بووم

شه‌ریک و هه‌مراز شای که‌یانان بووم  

هه‌م سه‌راپه‌رده‌ی حه‌ره‌م سه‌را بووم

هه‌م شانشینگه‌ی خان و دارا بووم 

جێگا و مه‌کانی میر و سوڵتان بووم

قاپی حکوومه‌ت رۆم و ئیران بووم

هه‌م سه‌یرانگای خاس‌پۆلی ره‌ندان بووم

دایم جه‌ولانگای زوڵف که‌مه‌ندان  بووم

ده‌ستکاری وه‌ستای قه‌دیم ساڵان بووم

ته‌خت به‌گله‌ران که‌مه‌ر لاڵان بووم

شاهان موخلیسان من سازان له‌نۆ

نه‌قاشیکاری بۆ چه‌ن مانگ چه‌ن رۆ   

به شاییولۆغان پر شه وق و زینه‌ت

منی ته‌واو کرد حاکم به حیکمه‌ت       

له‌ ده‌نگی تۆپان ته‌قه‌ی دوورئه‌نداز

که‌ژ و ده‌شت و به‌رد ئه‌هاته‌ ئاواز

زه‌وی ئه‌له‌رزا هه‌تا فه‌وقی عه‌رش

له‌ برج قولله تۆپ ئه‌دان‌ ئاته‌ش

لوتفی خوداوه‌ند بۆ من بوو زاهیر

من بووم به قه‌ڵغان تۆپ و جزامیر

نه‌ قولله ماوه‌ ، نه‌ ساحیب نه‌ ته‌خت

کوانێ سه‌لم و توور کوا ساحیبی به‌خت!

کوا حوکمرانی به‌ره‌ی ئه‌رده‌ڵان

کوا بگره و به رده‌ی تایفه‌ی بابان  

کوا له‌شکر کێشی خانی ئه‌حمه‌د خان

کوا بورج و بارووی قه‌ڵای مه‌ریوان

کوا سام و هه‌یبه‌ت ته‌ختی سوله‌یمان

کوا ناز و نیعمه‌ت سانی هه‌ورامان  

هه‌ر که‌س بوینێ من به وێرانی

قه‌ت دڵ خۆش ناکا به دنیای فانی

- یه‌فه‌قێ واته‌ن ده‌روون پڕ جه‌فا:

بۆ که‌س نه‌ماوه‌ دنیای بێ وه‌فا!

 « ئه‌ڵێن ئه‌م به‌یته‌ که‌سێ به ناوی فه‌قێ قادر دای ‌ناوه که    

 له تایفه‌ی ‌هه‌مه‌وه‌نده‌وه‌ و له بازیان له‌دایک بووه (1221ه)

له‌سه‌رده‌می‌سوڵتان ‌عه بدولعه زیزی عوسمانی»

کۆکراوه و نووسینی فاتمه خانمی حیجازی هاوینی 80 –  سه‌قز

پيداچوونه وه ي  هه ژان باباميري



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

 

 

رێکخراوه‌ی فه‌رهه‌نگی - ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی کوردی سنه‌ به‌ هاوکاری ئیداره‌ی فه‌رهه‌نگ و ئیرشادی ئیسلامی پارێزگای کوردستان، له‌ درێژه‌ی چالاکییه‌کانی خۆیدا به‌ مه‌به‌ستی به‌رز راگرتنی فه‌رهه‌نگ و ئه‌ده‌بی کوردی، یه‌که‌مین "خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی کورد" له‌ بواری شێعردا به‌ڕێوه‌ ده‌بات. بۆیه‌ له‌ هه‌موو شاعیرانی به‌ڕێز داوا ده‌که‌ین به‌ له‌به‌رچاوگرتنی ئه‌م خاڵانه‌، به‌رهه‌مه‌کانیان تا کاتی دیاریکراو ره‌وانه‌ی ئه‌م ده‌بیرخانه‌یه‌ بکه‌ن.

هه‌موو شاعیرێ بۆی هه‌یه‌ له‌م فستیڤاڵه‌دا به‌شداری بکات، بۆ وه‌رگرتنی خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی کورد و 3 خه‌ڵاتی تایبه‌تی دیکه‌، 3 که‌س له‌و شاعیرانه‌ که‌ به‌رهه‌میان هه‌ڵبژێردرێت و له‌ 5 ساڵی رابردوودا کتێبی شێعریان چاپ کرابێت له‌ پێشه‌وه‌دان. (ناردنی کتێبی چاپکراو پێویسته‌).

ته‌مه‌نی به‌شداری کردن 20 تا 50 ساڵه‌.

به‌رهه‌مه‌کان له‌سه‌ر سی‌دی یان له‌ رێگای ئیمه‌یله‌وه‌ و کتێبه ‌چاپکراوه‌کانیش به‌ ناونیشانی خواره‌وه‌ بنێردرێن.

هه‌ر شاعیرێ ده‌توانێ 3 به‌رهه‌م بنێرێت (به‌رهه‌مه‌کان له‌ شوێنی دیکه‌دا نه‌خوێندرابێنه‌وه‌).

هه‌ر شاعیرێ له‌ هه‌ر ناوچه‌یێکی کوردنشینی ئێران ده‌توانێ له‌م فستیڤاڵه‌دا به‌شداری بکات.

 

بابه‌ت: ئازاد و له‌ قاڵبی کلاسیک و نوێدا

کاتی به‌ڕێوه‌چوون: 3 و 4ی جۆزه‌ردانی 1391

ئاخرین ماوه‌ی وه‌رگرتنی به‌رهه‌مه‌کان: 26ی گوڵانی 1391

 

ناونیشان: سنه‌ شه‌قامی ته‌وحید(گریاشان)، ته‌نیشت دادگوسته‌ری، موجته‌مه‌عی فه‌رهه‌نگی – هونه‌ری فه‌جر(ده‌بیرخانه‌ی خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی کورد)

ته‌له‌فوون: 3285070-0871       فه‌کس: 3283025-0871

نشانی: سنندج- بلوار ته‌وحید(گریاشان)- مجتمع فرهنگی هنری فجر(دبیرخانه‌ جایزه‌ ادبی مولوی کرد)

تلفن: 3285070-0871             فکس: 3283025-0871

 

یه‌که‌مین خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی کورد



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

 

سنه‌- خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بیي مه‌وله‌وی بۆ شيعری کوردی به‌ خوێندنه‌وه‌ی به‌شێک له‌ 100 به‌رهه‌می شيعری هه‌ڵبژێردراو ڕۆژی شه‌ممه‌ 26ی مه‌ی/6ی جۆزه‌ردان،یه‌که‌م ڕۆژی کاره‌کانی خۆی تێپه‌ڕاند.

 به‌پێی هه‌واڵی کوردپرێس، ئه‌م فێستیڤاڵه‌ که‌ به‌ به‌شداری 300 شاعیری کورد له‌ 4 پارێزگای کوردنشینی ئێران له‌ سنه‌ به‌ڕێوه چوو یه‌کشه‌ممه ‌به‌ به‌خشینی خه‌ڵاتی تایبه‌ت کۆتایی به‌ کاره كانی خۆی هێنا.

به‌رپرسی ئه‌نجومه‌نی ئه‌ده‌بیي مه‌وله‌وی له‌ یه‌که‌م ڕۆژی شيعرخوێندنه‌وه‌، وێڕای به‌خیرهێنانی میوانان ڕایگه‌یاند: ئه‌م فێستیڤاڵه‌  سێ ساڵ کاری بۆ کراوه‌ و به‌ڕێوه‌چوونه‌که‌ی له به ر‌ هه‌ندێ هۆکار دوا خراوه‌.

خالید ئه‌مانی ڕاشیگه‌یاند: کۆ‌ڕی شيعرخوێندنه‌وه‌ به‌ هه‌ڵبژاردنی 100 به‌رهه‌می شيعری شیاوی خوێندنه‌وه‌ له‌ 900 به‌رهه‌می گه‌یشتوو به  فێستیڤاڵه‌ که یه‌که‌م قۆناغی داوه‌ریی خۆی تێپه‌ڕاندووه‌ و له‌ هه‌مان کاتیشدا 30 کتێب له‌لایه‌ن شاعیرانی کورده وه  ئاراسته‌ی ئه‌م فێستیڤاڵه‌ کراوه‌ که‌ 5 به‌رهه‌میان تایبه‌ت به‌ ئه‌ده‌بی منداڵانه .

زیادیشی کرد: فه رمانگه ‌ی ئیرشاد نه‌ ته‌نیا به‌رگریی له‌ هه‌ڵبژاردنی به‌رهه‌مه‌کان نه‌کردووه‌ و ده‌ستێوه‌ردانی نه‌بووه‌ له‌مباره‌وه‌، به‌ڵکوو ئاسانکاری باشیشی بۆ کردووین و هیوادارین به‌پێی به‌ڵێنه‌کان ساڵانی داهاتوو ئه‌م فێستیڤاڵه‌ ره‌نگاڵه‌تر به‌ڕێوه‌بچێت.

خالید ئه‌مانی ئاشکرایشیکرد: فه‌ریاد شیری، جه‌لال مه‌لکشا‌، ئه‌مین گه‌ردیگلانی و کولسووم عوسمانپوور و عه‌لیره‌زا خانی داوه‌رانی ئه‌م خوله‌ له‌ خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی بۆ شێعری کوردیيان له‌ ئه‌ستۆ گرتووه‌.

فێستیڤاڵی خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بیي مه‌وله‌وی  له‌لایه‌ن ئه‌نجومه‌نی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی شاری سنه‌ و به‌ هاوکاری فه رمانگه‌ی فه‌رهه‌نگ و ئیرشادی ئیسلامی پارێزگای کوردستانه وه‌ به‌رێوه‌ده‌برێت.

شیاوی ئاماژه‌یه‌ ناوه‌ندی که‌لتووری ئه‌ده‌بیی مه‌وله‌وی کورد له‌ شاری سنه‌‌ ساڵی 1371 دامه‌زراوه‌ و له‌ ڕێگای به‌ڕێوه‌بردنی فێرگه‌ و فێستیڤاڵ و کۆری شێعرخوێندنه‌وه‌ و بڵاوکردنه‌وه‌ی گۆڤاری ئه‌ده‌بی چالاکی فراوانی بووه‌ له‌ گه‌شه‌سه‌ندنی ئه‌ده‌بی کوردی له‌م ده‌ڤه‌ره‌.



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"
 
سنه‌- فێستیڤاڵی یه‌که‌مین خه‌ڵاتی مه‌وله‌وی بۆ شێعر به‌ هه‌ڵبژاردنی 4 کتێبی بڵاوکراوه‌ و 10 شێعری سه‌رکه‌وتوو سه‌ر له‌ ئێواره‌ی ڕۆژی یه‌کشه‌ممه‌ 27ی مه‌ی/ 7ی جۆزه‌ردان کۆتایی به‌ کاری خۆی هێنا.
 به‌پێی هه‌واڵی کوردپرێس؛ لێژنه‌ی داوه‌رانی ئه‌م فێستیڤاڵه‌ به‌ داکۆکی کردن له‌سه‌ر تازه‌بوونی شێعری، ساکاری زمان، ئاوێته‌کردنی ئه‌ندێشه‌ و زمان، وێنه‌ی خوێنه‌ر له‌ شێعردا و په‌یامی ئه‌مڕۆیی، هه‌ڵبژاردنه‌کانی یه‌که‌مین خه‌ڵاتی مه‌وله‌وی بۆ شێعریان ده‌ستنیشانکرد.
به‌پێی به‌یانییه‌ی داوه‌رانی ئه‌م فێستیڤاڵه‌ ؛عه‌لی ئۆلفه‌تی له‌ شاری کرماشان بۆ کتێبی "سانه‌ناو"، حه‌بیوڵڵا به‌خشووده‌ له‌ ئیلام بۆ کتێبی "په‌پوو"، ئیسماعیل ئه‌عزه‌می له‌ شاری دیوانده‌ره‌ بۆ کتێبی "چرکه‌کانی ئێواره‌یه‌کی نامۆ" و هه‌وار خزرزاده‌ له‌ شاری مه‌هاباد بۆ کتێبی "خه‌مه‌ چه‌تراوییه‌کانی باخچه‌یه‌ک هه‌نار و کچێنی" وه‌ک کتێبی هه‌ڵبژارده‌ له‌ناو 30 کتێبی ناردراو، خه‌ڵاتکران.
هه‌روه‌ها، "چه‌نگیز ئێقباڵی" له‌ ئیسلام ئاباد غه‌رب، "جه‌ماڵ مه‌ڵایی" له‌ سنه، "شه‌هلا حه‌سه‌ن زاده"‌ له‌ سنه، "سۆران حسێنی" له‌ بانه، "‌‌‌دیمه‌ن سوهرابی" له‌ بۆکان، "سۆمه‌ییه‌ مێهری" له‌ ئیلام، "ناسر یه‌زدانی" له‌دیوانده‌ره‌، "قاسم تاباک" له‌ مه‌هاباد و "حسێن شه‌ریفی" له‌ سه‌قز ، 10 شاعێری هه‌ڵبژارده‌ له‌ نێوان 297 شاعێری به‌شداربووی فێستیڤاڵی یه‌که‌مین خه‌ڵاتی ئه‌ده‌بی مه‌وله‌وی بۆ شێعری کوردی بوون.
شیاوی ئاماژه‌یه‌؛ ئه‌م فێستیڤاڵه‌ دوای خه‌ڵاتکردنی فه‌ریاد شیری، جه‌لال مه‌لکشا‌، ئه‌مین گه‌ردیگلانی، کلسووم عوسمانپوور و عه‌لیڕه‌زا خانی وه‌ک ده‌سته‌ی داوه‌رانی یه‌که‌مین خه‌ڵاتی مه‌وله‌وی بۆ شێعر، کۆتایی به‌ کاری خۆی هێنا.


           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"
 
ئه‌نقه‌ره‌- وه‌زیری په‌روه‌رده‌ی نه‌ته‌وه‌یی تورکیا پلانه‌کانی ده‌وڵه‌تی ئه‌نقه‌ره بۆ فێرکارێتی به‌ زمانی کوردی له‌ سیسته‌می په‌روه‌رده‌ی ئه‌و وڵاته‌ی ئاشکرا کرد.
 به‌پێی هه‌واڵی کوردپرێس، عومه‌ر دینچ ئار له‌ دیمانه‌ له‌گه‌ڵ ڕۆژنامه‌ی "ستار"ی تورکی سه‌باره‌ت به‌ په‌ره‌دان به‌ فێرکارێتی به‌ زمانی کوردی هه‌واڵیدا و ڕایگه‌یاند: هه‌وڵ ده‌ده‌ین له‌ سه‌ره‌تای ساڵی نوێی خوێندن، له‌ پۆلی پێنجه‌می سه‌ره‌تایی فێرکارێتی زمانی کوردی له‌ په‌نای دیکه‌ی زمانه‌کانی جیهانی وه‌ک ئینگلیزی، فه‌ڕه‌نسی و ئاڵمانی وه‌ک وانه‌ی دڵخواز ده‌ست پێبکرێت.

ڕاشیگه‌یاند: ئه‌م فێرکارییه‌ له‌ حه‌وته‌دا بۆ ماوه‌ی 4 تا 6 کاتژمێر ده‌بێت و بۆ ئه‌م مه‌به‌سته‌ش نرم ئامێر و فلاپیگه‌لی تایبه‌ت  بۆ به‌ڕێوه‌بردنی کلاسه‌کان ئاماده‌کراون.

وه‌زیری په‌روه‌رده‌ی نه‌ته‌وه‌یی تورکیا له‌ درێژه‌ی ئه‌م دیمانه‌یه‌دا‌ زیادیشی کرد: بۆ سه‌ره‌تای جێبه‌جێ کردنی ئه‌م پڕۆژه‌یه‌‌ هه‌وڵدراوه‌ له‌ جیاتی که‌ڵک بردن له‌ مامۆستایانی په‌روه‌رده‌، ئاور له‌ که‌سانی شاره‌زا به‌ زمانی کوردی بدرێته‌وه‌ و بۆ ئه‌م مه‌به‌سته‌ش گوژمه‌ی تایبه‌ت ته‌رخان ده‌کرێت.



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

to info

 

 


حیله‌ی ئه‌سپێكی خورته 

به ده‌م یاڵێكی به‌رزه‌وه

گه‌رای رێگا له ناو خه‌ونه‌كاندا ئه‌خا

 

له‌وپه‌ڕی رێگایه‌كدا

ده‌روازه‌یێكی نیوه‌تاكی قه‌ڵایێكی رازناك

 

چوارناڵه به رێگای یاڵه‌وه

پاشكۆ خه‌ون‌ و راز و

توێشوو حه‌یره‌ت

 

به رێگایه‌كی تره‌وه

ده‌فێكی شه‌هیدی له‌داردراو

باسی زرمه‌زرمی گیانێكی نه‌حه‌جمیوی لایه

 

ناڵ،

قاوچه‌خماخی داگیرسانی بارانه‌ و

رێگا پڕ ئه‌كا له لاله‌ی رووناک.

 

شه‌شده‌ری جیهان ئه‌بێته رێگا !

 

حیله‌ی ئه‌و ئه‌سپه رێگا ئه‌ڕوێنێ

 

هــــــۆ رێبواره‌كه‌ی رێگای هه‌میشه !

تۆ له‌به‌ر رێگاكان هه‌ڵبژێردرای؟

یا ده‌فه‌كان

بۆ گه‌شانه‌وه‌ی لاله‌كان ؟

یا ده‌روازه

بۆ دركاندنی رازه‌كان ؟

 

حیله‌ی ئه‌و ئه‌سپه

كه‌ڕڕاكه‌ی ئه‌م شاخه به‌ردینانه‌ی

   -  وه‌ك ده‌فێكی شه‌هید -

كردۆته خانه‌ی زایه‌ڵه‌ی

شڵپ‌وهووڕی خوێن !

 

      *******

رێگا ئارام-ی هه‌ڵئه‌گرێ ؛

رێگا ژیانی ناو قه‌ڵا ئه‌زڕێنێ ؛

رێگا رازه‌كانی پێش شه‌هیدبوونت ئه‌ژه‌نێ ؛

رێــــــــــــــــــــــــــــــــگا هه‌ڵیگرتی !

 

      *******

رێگا ئه‌چێته‌وه سه‌ر خۆره‌تاوێ

ریشاڵ‌ریشاڵی تیشكی خۆی

به‌ یاڵی بژی ئه‌سپێكی به‌حیله‌وه

                              هۆندۆته‌وه .

    

      *******

 

كه‌ڕڕاكه‌ی به‌رد

قه‌ڵای شڵپ‌وهووڕه‌ و

حیله‌ی حیره‌ت .

 

      *******

 

رێـــــــــــــــــــــــــــگا

به مه‌زارێ ئه‌گا ، تاك !

 

                         



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

 

بتێكـــــــــــی زێڕی داڕشـــــــــــــت، بتگه رێ

به‌ره‌ و بتـــــــــخانه نایان له كــــــــــــــه‌رێ

 

له هه‌ر چـــــــوار لاوه ،چی بت‌په‌ره‌ســـته

ده وره ی  ‌كه ریاندا ، ده‌ســـته به ده‌سـته

 

ســـــــه‌ریان بۆ شـۆ ڕ كرد،له ژن وله پیاو!

له خــۆی بایی بوو ، كـــــــــه ری ناته واو

 

وای زانی بۆ ئه و هێنده له جۆشـــــــــــن

ئه لاڵێنه وه و خه ریك كڕنۆشـــــــــــــــــن

 

یه كێ بانگی كرد ، له و ناو جـــــــه ماته:

ناوی كـــه ر ،  كــــــاڵای پڕ به باڵاته !

 

ئه و هه مـــووه فیـــز و ئۆینه ت له چیه ؟

ئه و له نجه و لار و رۆینـــــــه ت له چیه ؟

 

قڕ و پۆز مه كه ، زۆر جێگای  شــــه رمه!

هی  باره كــــــه ته ، بازاڕت گـــــه رمه !!

 

 

 

 

سه قز•هه ژان بابامیری•5/1/1378

 

وه رگێڕاوی شیعرێكی لافۆنتین

شاعیرێكی گه وره ی فه ڕانسی.



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"
 

مه‌ڵبه‌ندی وێژه‌ وانیی مه‌حوی پێوه‌یه‌ ئێواره‌ کۆڕێ بۆ باس له‌ سه‌ر "هایکۆ"ی کوردی رێبخا.له‌ هه‌موو ئه‌و دۆستانه‌ی له‌و بواره‌دا شاره‌زاییان هه‌یه‌ یا دارای به‌رهه‌م یا لێکۆڵینه‌وه‌ن ئه‌گێرینه‌وه‌ به‌ ناردنی به‌رهه‌مه‌کانیان ( وتار - شیعری هایکۆ ) یارمه‌تیمان بده‌ن.

ئه‌توانن به‌رهه‌مه‌کان بۆ ئه‌م ئادره‌سه‌:

سقز.پارک مولوی کرد-کتابخانه مرکزی شماره 1- دفتر کانون ادبی محوی

یا ئه‌م ئیمه‌یله‌ بنێرن:

mehwi_2012@yahoo.com

 

رێکه‌وتی به‌رێوه‌ بردنی به‌رنامه‌که‌ دواتر راده‌گه‌یه‌نین



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"
مه‌ڵبه‌ندی وێژه‌وانیی مه‌حوی به‌ هاوکاریی کتێبخانه‌ی گشتیی شاری سه‌قز پێوه‌یه‌ شه‌وی شیعرێ به‌رێوه‌ ببات که‌تێیدا شاعیرانێک له‌ شاره‌کانی ده‌ورو به‌ر به‌شدار ئه‌بن

شوێن:پارکی مه‌وله‌وی-هۆڵی گشتیی کتێبخانه‌ی ژماره‌ یه‌ک

کات:  ۲۵ / ۸ ۱۳۹۱ -کاتژمێر   ۳.۳۰   دوانیوه‌ڕۆ



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

اجراي برنامه‌هاي مختلف فرهنگي،‌هنري و ادبي مي‌تواند باعث ايجاد فضايي پويا شود، فضايي كه در آن شاعران و نويسندگان در تعامل با يكديگر و شناخت محيط اجتماعي و فرهنگي خود به آفرينش اثر و كار خلاقانه دست بزنند. پرگوياست كه طي ساليان گذشته اتفاق خاصي در حوزه ادبيات كردي نيفتاده است. اتفاقي كه بتواند اين روند روزمره و فرسوده را به وادي ديگري سوق دهد، گويي اين همه سال ذهن مولفان  و آفرينندگان آثار ادبي تنها معطوف به خود و اتاق خود بوده است و هرگز تلاش براي برون رفت از وضعيت تاسف بار خود براي گذار به جهان فراتر و واقعي‌تر كه همانا ديدن رويدادها در وراي شكل ظاهري‌شان است، نكرده‌اند.
با نگاهي گذرا به بزرگان ادبيات جهان در‌مي‌يابيم كه دريچه نگاه آنان به جهان فراغ‌تر و نوع روايت‌شان از رويدادها انساني ،‌افسون‌گر و خردمندانه‌تر بوده است، مسايلي كه اگر نگويم به صورت صددرصد اما تا حدود زيادي غياب آن در آثار به رشته تحرير درآمده ما، خودنمايي مي‌كند.
»جهان هر لحظه در حال تغيير است«‌اين شعاري است كه در طول شبانه روز بارها و بارها در رسانه‌هاي ديداري و شنيداري آن را شنيده و ديده‌ايم؛ اما گويي اين شعار شامل حال ما نمي‌شود و ما در جهاني مجزا و جزيره‌اي دورافتاده زندگي مي‌كنيم؛ چرا كه اگر اين گفته درست باشد ، كه هست، نتوانسته‌ايم حداقل در حوزه ادبيات به آن جامه عمل بپوشانيم. گويي زمان تغييري نكرده و ما همان انسان‌هاي شاعر و نويسنده با غناي احساسي بالا باقي مانده‌ايم و اعتقاد خود را به سحر و افسون كلمه كه مي‌تواند منشا ايجاد تغيير ودگرگوني در محيط زندگي و جهان پيرامونمان باشد را از دست داده‌آيم.
انجمن ادبي»‌محوي«  سقز 25 ام آبان‌ماه با دعوت برخي از شاعران مناطق كردنشين شب شعري برگزار كرد كه حدود 25 نفر به شعرخواني پرداختند.
شب شعري كه در آن همه نوع شعري در هر قالبي قرائت شد. گويي همه اشعار قرائت شده در يك فضا و خط سير بودند، ‌هيچ شعري نبود كه براي لحظه‌اي به حضار فرمان سكوت دهد، از جا بلند كند و دوباره بر صندلي‌هاي زرشكي رنگ آمفي تئاتر كتابخانه‌ي عمومي سقز بنشاند. بعد غم انگيز و تراژيك داستان آنجا بيشتر هويدا شد كه همه براي هم كف مي‌زدند و اين كف زدن‌ها نشان از رضايتي بود كه از سال‌هاي دور در دل و ذهن مخاطبان به يك شكل لانه كرده بود. كسي به هيچ شعري حتي در حاشيه مراسم واكنشي نقد گونه نشان نداد و حتي وقتي نگارنده اين سطور در شب همان مراسم پيشنهادي مبني بر برگزاري يك جلسه نقد و بررسي آثار قرائت شده ارايه داد با واكنش سرد  و بي ميلي حضار روبه رو شد، گويي كسي تمايلي به ديدن خود از دريچه نقد نداشت.
چگونگي انتخاب و دعوت از شاعران مناطق مختلف سوال ديگري است كه به ذهن متبادر مي‌شود.  اينكه به جاي 25 نفر 10 نفر شعر بخوانند و مي‌شد شاعران ديگري را كه سال‌هاست در عرصه ادبيات حضور جدي‌تري دارند را دعوت كرد تاحداقل چند صداي متفاوت و مخالف نيز شنيده شود.
با اين اوصاف و علي رغم تمامي كاستي‌ها برگزاري چنين مراسم و برنامه‌هايي كماكان مي‌تواند به پويايي فضا كمك كند و ضربان قالب شعر را كه گويي به شماره افتاده است را تا ايستگاه بعدي زنده نگه دارد.
»ناصر يزداني« شاعر مدعو در اين مراسم بودن مراسم وبرنامه‌هايي از اين دست را بهتر از نبودن آن عنوان كرد و گفت: حداقل حسن چنين برنامه‌هايي گرد هم آمدن شاعران به دور يكديگر و شنيدن آثار خلاقانه شاعران ديگر مناطق و شهرهاست.
وي سطح آثار قرائت شده را متوسط به بالا ذكر كرد و گفت: متاسفانه يكي از آسيب‌هاي جدي اين آثار اين است كه از لحاظ فرم و ساختار به هم شبيه‌اند.
يزداني با بيان اينكه شاعران بايد ميزان شناخت خود را از محيط و فضاي اجتماعي بالا ببرند، افزود: شعري كه محصول تجربه و زندگي  زيست شده شاعر باشد ماندگارتر و هنري تر خواهد بود.
يكي از حضار كه نخواست نامش فاش شود گفت: برنامه‌هايي از اين دست كه به فاصله هر چند ماه يكبار برگزار مي‌شود تاثيري در بهبود وضعيت فرهنگي ادبيات كردي در كردستان ايران نخواهد داشت.
وي با بيان اينكه پاي ثابت برگزاري برنامه‌هايي از اين دست است، گفت؛ متاسفانه كساني كه در اينجا شعرخواني كردند چهره‌هايي هستند كه هميشه در مراسم‌هاي گوناگون تكرار مي‌شوند واين از ارزش و سطح برنامه‌ها مي‌كاهد.
وي تلاش‌هاي انجمن محوي سقز را ارزشمند عنوان كرد و گفت: برگزار كنندگان بايد در انتخاب اشعار و شا عران وسواس و دقت بيشتري به خرج مي‌دادند.
وي افزود:‌متاسفانه فضايي يكنواخت و تك ساحتي بر بيشتر آثار اين مراسم سايه افكنده بود كه دلالت بر نوعي تكرار و عدم شناخت شاعران از فضاي ادبيات امروز و جهان و ايران دارد.
مسئول انجمن ادبي »محوي«‌نيز با بيان اينكه فعاليت اين انجمن از 25 اسفند سال گذشته آغاز شده است، گفت: از سال گذشته تاكنون چهار برنامه شامل سه شب شعر و يك برنامه سعدي شناسي برگزار شده است.
»هه‌ژان باباميري« گفت: در طول هفته برنامه‌هاي متعدد و ويژه‌اي نظير ‌تئوري موسيقي وتاريخ موسيقي كردي، نقد وبررسي ادب كردي، ادبيات داستاني، شعر وتئوري شعر و ادبيات فولكلور اجرا مي‌شود و منتخب كارها يكشنبه‌ها در انجمن قرائت مي‌شود.
وي با بيان اينكه هم اكنون انجمن محوي داراي 70 نفر عضو، است گفت: اين انجمن زير چتر كتابخانه‌هاي عمومي فعاليت مي‌كند.
باباميري از عدم همكاري اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان سقز انتقاد كرد و گفت: قرار بر اين بود كه ارشاد اسلامي سالن براي برگزاري اين شب شعر در اختيار انجمن قرار دهد كه متاسفانه اجرايي نشد.
وي با بيان اينكه در آغاز فعاليت انجمن محوي ،كتابخانه‌هاي عمومي قول مساعد براي برگزاري مراسم و برنامه‌هاي مختلف را داد افزود: 12 برنامه با طرح توجيهي آنها فرستاده شده كه متاسفانه تا كنون در اين خصوص اقدامي عملي صورت نگرفته است.
وي افزود: اگر همكاري‌هاي لازم در حوزه تخصيص اعتبارت صورت بگيرد اين انجمن در طول سال مي‌تواند چندين برنامه تاثيرگذار برگزار كند.
با اين همه چشم به زايشي دوباره دوخته‌ايم؛ زايشي كه تنها با كلمه امكان وقوع آن ممكن است، و شعر بالاترين امكان و جرات نگريستن به جهان از دريچه‌اي ديگر است. و شاعران ما بايد تجربه كنند، لمس كنند، چگونه نگاه كردن را بياموزند و با كلمات جادو كنند ذهن به خواب رفته مخاطب را. و ياد بگيرند بيرون آوردن خرگوشي از كلاه و راز و رمز افسون‌گري با كلمه را كه عالي‌ترين موهبت و اختراع بشر است.

 منبع :  هفته نامه ی سیروان . شماره ی ۷۰۲ - سال چهارم



           
10 دی 1391برچسب:, :: 7:7
raza rashid"رضاسيدرشيد"

درباره وبلاگ


وچه ساده با گریستن خویش زاده می شویم و چه ساده با گریستن دیگران از دنیا می رویم و میان این دو سادگی معمایی میسازیم به نام زندگی"رضاسيدرشيد"
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان سولاكانsoolakan و آدرس soolakan.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.